خفن بگو لااله الا الله

ساخت وبلاگ

به طرز وحشتناکی هیچ چیز نمیچسبد. خانه خریدن، اتومبیل عوض کردن، موتور سیکلت خریدن، مسافرت، میهمانی و... هیچکدام نمیچسبند.

اصلا به قول پشه یک حال کصافتی دارم که نپرس.

امده ام چالوس، توی یک خانه روستایی وسط جنگل. لوکیشن عالی، هوا عالی ولی انقدر دلزده ام از همه چیز که از رختخواب بیرون نمیروم.

اصلا نمیدانم چه مرگم است. واقعا چه میشود که هیچ چیز نمیتواند حال ادم را خوب کند؟

خفن بگو لااله الا الله...
ما را در سایت خفن بگو لااله الا الله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yade-me بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 19:29

ابجیا رو دارم کمک میکنم به لحاظ مالی یکم رشد کنن، بعد توی معاملاتی که ترتیب میدم با بی میلی حضور پیدا میکنن و یکیشون میگه کلاس دارم اونیکی میگه وقت ندارم، با دوستام میخام برم بیرون.یه ساعت پیش ام وسطیه میگفت اصلا چرا زیر بار معامله رفتم؟ به من چه؟ گفتم خب بخاطر من تحمل کن. سودش برا خودته.حمالی بی جیره مواجبی که تازه حرفم بشنوی خیلی زور داره خداییش. اخرین بارمه براشون کار مالی انجام میدم.طبیعتا اوسکولی چیزی ام دیگهاز شدت استرس قلبم درد میکنه و خوابم نمیبره. طوری که برای رد کردن درد قلبم هی سرفه محکم میکنم. عجب غلطی کردم این کار رو استارت زدم.پ.ن: توی توییتر الان یارو نوشته بود هرچی بزرگتر میشی از چی بیشتر بدت میاد. اولین چیزی که به ذهنم رسید زندگی بود. نوشتم زندگی بعد که اسکرول کردم دیدم خیلیا نوشتن زندگی.پ.ن: اقایون مسئول، جسارتا اگه بهتون بر نمیخوره، این چه وضعیه که توی اقتصاد به سر مردم اوردین؟ یه وقت بد نباشه این حجم از بی کفایتی. خفن بگو لااله الا الله...
ما را در سایت خفن بگو لااله الا الله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yade-me بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 19:29

در صحنه‌ای از فیلم تایتانیک در حالی که کشتی در اثر برخورد با کوه یخ دچار صدمه‌ی جدی شده بود، گروهی نوازنده در عرشه‌ی کشتی مشغول اجرای قطعات برگزیده از موسیقی کلاسیک بودند! آنان کار خود را به بهترین نحو اجرا می‌کردند و دقت می‌کردند که کیفیت کارشان تحت تأثیر شرایط نامناسب موجود قرار نگیرد! اما در یک کشتیِ در حالِ غرق‌شدن و در میان مسافرانی که از هول و وحشت در حال سراسیمه دویدن به این‌سو و آن‌سو هستند، چه اهمیتی دارد که موسیقی کلاسیک با بهترین کیفیت اجرا شود؟! مثالی دیگر می‌تواند از کتاب “قلعه حیوانات” باشد؛ طبق ماجرای این کتاب، حیوانات دست به دستِ هم می‌شوند و ارباب و خانواده‌اش را از مزرعه بیرون می‌کنند و خود مدیریت مزرعه را به دست می‌گیرند. اولین کار آن‌ها تنظیم عهد نامه‌ایست که طبق آن همه‌ی حیوانات باهم برابرند و هیچ‌کس حق ندارد خود را ارباب و مالک دیگران بداند. اما چیزی نمی‌گذرد، خوکی که مدیریت مزرعه را به دست گرفته است، آرام‌آرام عهدنامه را تغییر داده و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه‌ای وضع می‌کند؛ در این میان، اسبی در مزرعه زندگی می‌کند به نام “باکستر” که به لحاظ خوش خلقی، صبوری و پشتکار، مورد احترام همه‌ی حیوانات است. حیوانات از او می‌خواهند کمکشان کند تا در مورد شرایط جدید تصمیم بگیرند اما باکستر، سخت مشغول کار است و به اطرافش توجه‌ای ندارد. شُعار او این است: “من کار می‌کنم!” و احساس می‌کند که باید کار خود را به بهترین شکل انجام دهد و کاری به کار چیز دیگری نداشته باشد! گرچه باکستر می‌توانست از اتفاق وحشتناکی که درقلعه ی حیوانات رخ می‌دهد جلوگیری کند، چنان با وجدان و شرافتمندانه سرش به کارش گرم بود که فقط هنگامی از تغییرات باخبر شد که خوک حاکم، او را به یک سلا خفن بگو لااله الا الله...
ما را در سایت خفن بگو لااله الا الله دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yade-me بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 19:29